زندگي رويش يک حادثه نيست زندگي رهگذر تجربه هاست تکه ابريست به پهناي غروب آسمانيست به زيبايي مهر بارگاهيست ز دربار حضور زندگاني چون گل نسترن است بايد از چشمه جان آبش داد زندگي صحنه جولانگاه ماست خوب و بد بودن آن عملي از من وماست پس بيا تا بفشانيم همه بذر خوبي و صفا و بگوييم به دوست : معني مهر و حقيقت چه نکوست
ایستاده ام بر بام اسفند باچشمانی خیره به روزهایی که تلخ و شیرین گذشت و خاطره شد ... حالا بهار در راه است لبریز از عطر بهار نارنج سرشار از شکوه علفزار با کوله باری از شکوفه های عشق سبزه های امید و ابرهایی که آبستن باران اند ... شاید خدا خواست و این بهار درخت آرزوهایمان جوانه زد ...
سخنی با عزیزانم:
مادر عزیزم ومهربانتریم که هر چه آموخته ام ، تو اولین معلم و بهترین استادم بودی وهستی...
پدرعزیز و مهربانم،جانم فدای نگاه پر از مهرت که هرچه دارم از دعای خیر توست...
دختر عزیزتر از جانم...
پسر عزیزتر از جانم...
همسر مهربانم و همیشه همراهم...
این وبلاگ یادگاری است از من تا اگر روزی نبودم؛ مرور بخشی از لحظات عمرم شادی بخش لحظات عمرتان باشد.شروع وبلاگ 1393/10/13